به گزارش مشرق به نقل از فارس، محمد جواد لاريجاني دبير شوراي حقوق بشر قوه قضائيه روز گذشته مهمان برنامه نگاه دو بود.
محمدجواد لاريجاني که علاوه بر فعاليت سياسي، رياضيدان ماهري هم هست در خصوص علت تبحرش در رياضيات گفت: من عاشق رياضيات هستم. البته بخش خوبي از عمرم صرف سياست شده. سياست به عنوان وظيفه و مسئوليت در ساختن جمهوري اسلامي برايم شيريني زيادي دارد. خوشبختانه انقلاب اسلامي اين فرصت را ايجاد کرد که بتوانيم يک نظام سياسي و مدني براساس فکر اسلامي بنا کنيم که امروز الگوي بسياري از ملتها در دنياست.
وي افزود: علاقه من به رياضيات مديون استادم آيتالله حسن زاده آملي است. وي در حوزه به من رياضيات قديم را آموخت. اين درس به قدري برايم شيرين بود که تصميم گرفتم وقت زيادي صرف رياضيات کنم. خانودهام علاقه نداشتند در يک رشته درجه سوم مشغول به تحصيل شوم؛ به همين دليل رشته مهندسي برق دانشگاه شريف را انتخاب کردم. در آن زمان فرصت خوبي براي مطالعه رياضيات داشتم و با وجود اينکه مهندسي هم شيريني خود را داشت با گذشت زمان در رشته مورد علاقهام يعني رياضيات تحصيل کردم.
دبير شوراي حقوق بشر قوه قضائيه در خصوص فعاليتهايش در زمينه طنز به ويژه در نشريه گل آقا تصريح کرد: به طنز علاقه زيادي داشته و در سالهاي گذشته با گل آقا همکاري داشتم و طنز مينوشتم. در آن زمان هر ايده خود را به مبلغ 15 هزار تومان به گل آقا ميفروختم و چند بار که ايدههايم روي جلد ميرفت 20 هزار تومان از روزنامه گرفتم.
لاريجاني با بيان اينکه طنز در زندگي جمعي نقش بسيار مهمي دارد، گفت: در عالم سياست وجود طنز بسيار ضروري است و ميتواند انتقادات بسياري را بدون ناراحت کردن شخص خاصي عنوان کند. متاسفانه بعد از فوت مرحوم گل آقا اين مجله بسته شد و مدرسه گل آقا يا اعضاي آبدارخانه شاغلام هم تعطيل شد.
مهمترين هدف جامعه اسلامي ساخت کشور پيشرفته اسلامي است
وي مهمترين هدف جامعه اسلامي را ساخت يک کشور پيشرفته اسلامي دانست و گفت: حضرت امام (ره) براي نسل ما هدف بسيار زيبايي ترسيم کرد. همه بايد دست به دست هم دهيم تا يک کشور پيشرفته اسلامي بسازيم. به نظرم اين مسئله زيباترين هدفي است که ميتوانيم داشته باشيم. هر فردي در هر زمينهاي که فعاليت ميکند ميتواند به گونهاي اين هدف را تحقق ببخشد.
اين کارشناس مسائل سياسي با تاکيد براينکه ايران بايد براساس دين اسلام به کشوري آباد و پيشرفته تبديل شود، يادآور شد: ساختن زندگي مدني بايد در راس امور باشد. کار کردن در کنار هم و همراهي با هم از انرژي هستهاي هم پيچيدهتر است و نبايد اين مطلب را دست کم بگيريم.
لاريجاني مطرح کننده نظريه امالقرا در بيان ماهيت اين نظريه تصريح کرد: نظريه امالقرا مبناي پيچيدهاي ندارد. يک کشور ميتواند حيثيتي پيدا کند که توفيق، شکست، پيروزي و ضعفش مستقيما به اسلام بازگردد. اگر کشوري چنين حيثيتي پيدا کند با دو لازمه مواجه ميشود. همه مسلمين بايد تلاش کنند تا اهداف جامعه محقق شود و مسئولين هم بايد طوري رفتار کنند که بدانند رفتار آنها معمولي نيست و هرکاري که بکنند به نام اسلام تمام ميشود. در واقع حيثيت اماقرايي بدست آوردني است. "الگو شدن " عبارت ديگر همين معنا است. اين حيثيت با تحولات جهان اسلام تعامل دارد. يعني ما هم از جهان تاثير ميگيريم و هم تاثيرگذار هستيم.
وي به تحولات خاورميانه اشار و تاکيد کرد: در دنياي امروز تحولات خاورميانه يکي از حوادث بديع قرن ماست که بايد به خوبي درک شود. حيثيت امالقرايي ما در اين قضايا بسيار موثر است.
ساختن الگوي زندگي مدني براساس اسلام در ايران موجب انگيزه مردم منطقه و قيامهاي امروز شده است
دبير ستاد حقوق بشر قوه قضائيه در پاسخ به اين سوال که به عنوان دبير ستاد حقوق بشر قوه قضائيه تحولات منطقه و وضعيت حقوق بشر در اين ناحيه را چطور ارزيابي ميکند، گفت: وقايع اجتماعي و سياسي تطوري هستند. يعني مانند بذري است که کاشته شده و رشد ميکند. اين حوادث در دنياي امروز چند سرچشمه دارد. اولين سرچشمه اين است که دولتهاي حاضر در اين کشورها دست نشانده آمريکا و غرب هستند. اين دست نشاندگي باعث آزار مردم ميشود.در درجه بعد فساد عميقي و ديکتاتوري سنگيني در اين کشورها حاکم است و مردم هيچ نقشي در دولت ندارند. همه اين کشورها گوش به فرمان اسرائيل و بسيار منعطف هستند. اسلام ستيزي عظيم نيز از بزرگترين مشکلات اين دولتهاست. در واقع هتک حرمت اسلام و قرآن سوزيها از ديدگاه اسلام دور نماند و چنين حرکتهايي شکل گرفت.
لاريجاني ادامه داد: همه اين کشورها در تعجب هستند که چرا ايران به جايگاه کنوني رسيد؟ چرا اين کشوري که تا چندي قبل افراد دست نشاندههاي بسياري در مسند قدرت داشت امروز به قدرتمندترين کشور منطقه تبديل شده است؟ اين افراد با مطالعات عمقي به اين نکته رسيدند که ايرانيها با ساختن الگوي زندگي مدني براساس اسلام به موفقيت رسيدند. اين مسائل باعث انگيزه مردم منطقه شده و قيامهاي امروز را ايجاد کرد.
آمريکايي خواندن قيام ملتهاي منطقه فريب بزرگي است
وي با اشاره به اينکه ريشههاي اسلامي قيامهاي ملتهاي منطقه بسيار تنومند است، اظهار داشت: در اين شرايط گروهي در صدد برآمدند که نام اين قيام را قيامي با خواسته آمريکا بگذارند. در حاليکه اين مسئله فريب بزرگي بود و تظاهرات زنان با حجاب در اين کشورها مسلما با خواسته آمريکا صورت نگرفته است.
سکوت مجامع بينالمللي در برابر نسل کشيهاي منطقه يک رسوايي بزرگ است
دبير ستاد حقوق بشر قوه قضائيه قيامهاي مردم منطقه را موجب رسوايي و برداشته شدن نقاب از چهره مدعيان حقوق بشر دانست و گفت: آمريکاييها و غربيها خود را پرچمدار حقوق بشر ميدانستند و براي ايران که بزرگترين دموکراسي حقوق بشر را دارد قطعنامه نقض حقوق بشر صادر کردند در حاليکه تمام دوستانشان در منطقه ديکتاتور و جنايتکار بودند.
لاريجاني با بيان اينکه تشکيلات بينالمللي و سازمان ملل به دسيسههاي کشورهاي غربي، بازيهاي تروريستي و نفاق آلوده است، به سکوت مجامع بينالملل در قبال کشتارهاي اخير منطقه خاطر نشان کرد: سکوت مجامع بينالمللي درقبال فجايع حقوق بشر يک رسوايي بزرگ است. حکام بحرين، عربستان سعودي و حتي کشورهايي منطقه که نيروهايشان در اين نسل کشي نقش دارند بدون شک پيروز نخواهند شد.
سعوديها پس از ناکامي در يمن، در جريان بحرين نيز شکست خواهند خورد
وي همچنين با اشاره به حضور آمريکا در پشت پرده تحولات منطقه و کشتار مردم با تاکيد بر اينکه مردم بحرين در برابر اين افراد قاطعانه ميايستند، ابراز داشت: بعد از شکست پروژه نيروهاي سعودي در بحرين بعيد نيست که خود آمريکا در اين صحنه وارد شود. سعوديها در جريان يمن با ناکامي خارج شدند و شکي نيست که در اين صحنه هم ناکام خواهند بود. "جنبشهاي بيداري اسلامي " در منطقه اصطلاح بسيار زيبايي است که به کار برده ميشود.
دبير ستاد حقوق بشر قوه قضائيه ادامه داد: در اينجا استراتژي در نظر گرفته شده سه مرحله دارد. مرحله اول سرکوب است. سرکوب در هيچ جا موفق نبوده ولي اين افراد اولين مرحله را به کار گرفتند. دومين مرحله " مهار " و سومين مرحله " انحراف " نام دارد. اين مراحل در حال اتفاق افتادن است که به پيروزي مردم ميانجامد.
انقلاب اسلامي مردم ايران در عمق اسلام و اعتقادات مردم ريشه دارد
لاريجاني در پاسخ به اين سوال که چرا سازمان ملل، شوراي امنيت، مجامع مدعي حقوق بشر، ديوان جنايت جنگي در لاهه در قبال کشتار مردم بحرين سکوت کردهاند، اين سکوت را به خاطر فساد و آلودگي مجامع بينالمللي و سيطره و دسيسه غرب دانست و تاکيد کرد: ايران تلاش کرد در شوراي حقوق بشر جلسه فوق العادهاي براي کشتارهاي بحرين تشکيل دهد که با آن موافقت نشد و سازمانهاي بينالمللي نشان دادند توانايي برخورد با مشکلات دنياي معاصر را ندارند در حاليکه جهان اسلام معطل اين سازمانها نخواهد ماند.
وي بحث انزواي ايران و شکست اسلام را تبليغات رواني و شکست خورده توصيف کرد و گفت: آمريکا و دول غربي خود را محور عالم ميدانند در حاليکه اين چنين نيست. رفاقت با آنها براي بسياري از کشورها هزينهبر است. آمريکا، انگليس و فرانسه کشورهاي بسيار بدنامي هستند و دوستي با آنها بدنامي است.
لاريجاني با بيان اينکه امواج انقلاب اسلامي امروز در حال حرکت است، عنوان کرد: در اين زمينه فکر غرب بسيار سطحي است. انقلاب با فرستادن افراد انجام نميشود. اين انقلاب در عمق اسلام و اعتقادات مردم ريشه دارد.
ادعاي حقوق بشر آمريکا بالاتر از شوخي و يک افتضاح سياسي است
کارشناس مسائل سياسي با اشاره به اين که مطرح کردن حقوق بشر از سوي آمريکا يک شوخي سياسي است، گفت: آمريکا کشوري است که در درون خود هيچ اعتقادي به حقوق بشر ندارد و در کارهاي خود حتي به روشنترين بندهاي حقوق بشر پايبند نيست. در واقع آمريکا مامن تروريستهاست و دعاوي حقوق بشر بالاتر از شوخي سياسي، يک افتضاح سياسي براي آمريکا محسوب ميشود.
لاريجاني همچنين درخصوص اتباع ايراني زنداني شده در کشورهاي ديگر با بيان اينکه اتباع ما در اين کشورها با اتهامات بسيار بيپايه زنداني شدهاند، تصريح کرد: اين مسئله نقطه سياهي براي نظام حقوق اين کشورها محسوب ميشود. خوشبختانه وزارت امور خارجه به خوبي پيگير اين مسئله است.
تشکيلات قضايي آمريکا بسيار تحت تاثير سياست و لابيهاي صهيونيستي بوده و احکام هم کاملا سياسي است
وي با مقايسه تشکيلات حقوقي کشورمان با ساختار قضايي در آمريکا و کشورهاي اروپايي ادامه داد: تشکيلات قضايي ما براساس معيارهاي خودمان و به صورت روشن کار ميکند، در حاليکه متاسفانه تشکيلات قضايي آمريکا بسيار تحت تاثير سياست و لابيهاي صهيونيستي بوده و احکام هم کاملا سياسي است.
لاريجاني که يکي از اعضاي هيئت همراه آيتالله جواد آملي در تحويل پيام تاريخي حضرت امام راحل به گورباچف بود، اين موضوع را يکي از افتخارات بزرگ خود دانسته و گفت که ما تنها هيئتي بوديم که امام به طور رسمي به يک کشور بزرگ ميفرستادند. تقريبا 6 روز قبل از اعزام مرحوم حاج احمد آقا با من تماس گرفت و اين برنامه را به من اطلاع داد و اعلام کرد که در اين مورد يک پيشنويس وجود دارد و از من خواستند که روي آن کار کنم و نظرات خود را طي 48 ساعت اعلام کنم.
وي در همين زمينه خاطرنشان کرد: قرار بود اين مسئله محرمانه باشد. بنده آن پيشنويس را چندين بار با دقت خواندم و 6 پيشنهاد خود را به خدمت رئيس جمهور که آيتالله خامنهاي بود ارائه دادم که از اين 6 پيشنهاد 5 مورد، مسائل عبارتي و ديپلماتيک بود و يک مورد آن محتوايي بود. در بخشي از نامه حضرت امام (ره) عنوان کرده بود که شکستن استخوانها و سقوط مارکسيست به گوش ميرسد و به طور قاطع بيان کرده بودند که مارکسيست تمام شده. من تصور کردم شايد مارکسيست ادامه داشته باشد و نبايد آن را به طور صريح عنوان کنيم؛ چرا که در آن زمان در دنيا دو تئوري وجود داشت که طبق يک تئوري گورباچف قصد داشت مارکسيست را روغن کاري و دوباره فعال کند که از ميان 6 پيشنهاد من فقط اين پيشنهاد پذيرفته نشد.
دبير ستاد حقوق بشر قوه قضائيه ابراز داشت: حضرت امام با اين پيام در درجه اول قصد دادن يک تحليل عمومي و در درجه دوم محکم کردن پايه روابط ايران و روسيه بعد از فروپاشي شوروي را داشت که پس از بازگشت از اين سفر اولين سوال امام اين بود که ارزيابي بنده از سفر چيست و من هم با اطمينان عنوان کردم که مارکسيست مرده است